Persian Vocabulary
Click on letter: GT-Google Translate; GD-Google Define; H-Collins; L-Longman; M-Macmillan; O-Oxford; © or C-Cambridge
GT
GD
C
H
L
M
O
a
GT
GD
C
H
L
M
O
across
/əˈkrɒs/ = PREPOSITION: در میان;
ADVERB: از میان, از عرض, از وسط, ازاین طرف بان طرف, یکسره, از این سو بان سو;
USER: در میان, سراسر, در سراسر, در سرتاسر, را در سراسر
GT
GD
C
H
L
M
O
all
/ɔːl/ = ADJECTIVE: تمام, همه, همه چیز, هر گونه, بسیار;
PRONOUN: کلیه, جمیع;
ADVERB: همگی, تماما, یکسره, داروندار;
USER: تمام, همه, تمامی, کلیه, از همه
GT
GD
C
H
L
M
O
and
/ænd/ = CONJUNCTION: و, و;
USER: و, ها و, و در, و به, است و
GT
GD
C
H
L
M
O
are
/ɑːr/ = VERB: هستیم, هستیم, هستید;
USER: هستیم, هستند, می باشد, عبارتند از, هستید
GT
GD
C
H
L
M
O
at
/ət/ = PREPOSITION: در, به, سر, بر, در نتیجه, نزدیک, بطرف, بسوی, بر حسب, بنا بر, از قرار, پهلوی, بقرار;
NOUN: ات;
USER: در, به, را در, و در, شده در
GT
GD
C
H
L
M
O
because
/bɪˈkəz/ = CONJUNCTION: زیرا, علت, برای اینکه, زیرا که, چون که, چه;
USER: زیرا, به دلیل, به خاطر, علت
GT
GD
C
H
L
M
O
been
/biːn/ = VERB: بوده, اسم مفعول فعل بودن;
USER: بوده, شده, بوده است, شده است, بوده اند
GT
GD
C
H
L
M
O
bring
/brɪŋ/ = VERB: اوردن, رساندن به, موجب شدن;
USER: را, آورد, ارمغان بیاورد, به ارمغان بیاورد, را به
GT
GD
C
H
L
M
O
business
/ˈbɪz.nɪs/ = NOUN: تجارت, حرفه, بنگاه, کار و کسب, کاسبی, سوداگری, داد و ستد;
USER: تجارت, کسب و کار, کسب و کار به, کسب و کار و, کسب و کار است
GT
GD
C
H
L
M
O
by
/baɪ/ = PREPOSITION: توسط, با, بوسیله, از, بواسطه, بدست, بتوسط, از کنار, نزدیک, پهلوی;
ADVERB: کنار, در کنار;
USER: توسط, شده توسط, با, بوسیله, از
GT
GD
C
H
L
M
O
called
/kɔːl/ = ADJECTIVE: فرا خوانده;
USER: نامیده می شود, نام, به نام, نامیده, نامیده می
GT
GD
C
H
L
M
O
can
/kæn/ = NOUN: قوطی, قوطی کنسرو, حلبی;
VERB: قادر بودن, قدرت داشتن, امکان داشتن, در قوطی ریختن, زندان کردن, اخراج کردن, توانایی داشتن;
USER: می تواند, می توانید, می توانند, می تواند به, می تواند در
GT
GD
C
H
L
M
O
chat
/tʃæt/ = NOUN: گپ, سخن دوستانه, درد دل;
VERB: گپ زدن, دوستانه حرف زدن, پر حرفی کردن;
USER: گپ زدن, چت, گپ, چت کنید, چت کردن
GT
GD
C
H
L
M
O
cio
/ˌsiːaɪˈem/ = USER: CIO, سی آی او, سی آی, CIO در, CIO به
GT
GD
C
H
L
M
O
collaboration
/kəˌlæb.əˈreɪ.ʃən/ = NOUN: همکاری, همدستی, تشریک مساعی, خیانت;
USER: همکاری, با همکاری, همکاری در, همکاری و مشارکت, تشریک مساعی
GT
GD
C
H
L
M
O
come
/kʌm/ = VERB: رسیدن, امدن, رفتن;
USER: رسیدن, آمده, آیند, می آیند, آمده است
GT
GD
C
H
L
M
O
communicate
/kəˈmyo͞onəˌkāt/ = VERB: گفتگو کردن, معاشرت کردن, مکاتبه کردن, کاغذ نویسی کردن, مراوده کردن, فرا فرستادن, ارتباط بر قرار کردن;
USER: ارتباط, ارتباط برقرار, برقراری ارتباط, ارتباط برقرار کنید, ارتباط برقرار کنند
GT
GD
C
H
L
M
O
communities
/kəˈmjuː.nə.ti/ = NOUN: انجمن, اجتماع, عموم, عوام;
USER: جوامع, اجتماعات, به جوامع, از جوامع, جوامع در
GT
GD
C
H
L
M
O
company
/ˈkʌm.pə.ni/ = NOUN: شرکت, گروهان, گروه, دسته, جمعیت, هیئت بازیگران, انجمن;
VERB: همراه کسی رفتن;
USER: شرکت, شرکت در, این شرکت, شرکت با, شرکت را
GT
GD
C
H
L
M
O
confidence
/ˈkɒn.fɪ.dəns/ = NOUN: اعتماد, اطمینان, اعتقاد, صمیمیت, رازگویی, خود رایی, خود سری;
USER: اعتماد, اعتماد به نفس, اطمینان, اعتماد به نفس است, اعتماد به نفس در
GT
GD
C
H
L
M
O
contribute
/kənˈtrɪb.juːt/ = VERB: اعانه دادن, شرکت کردن در, همکاری و کمک کردن, هم بخشی کردن;
USER: کمک, مشارکت, کمک می, کمک کند, مشارکت در
GT
GD
C
H
L
M
O
countries
/ˈkʌn.tri/ = NOUN: کشور, مملکت, سرزمین, مرز و بوم, خاک, دیار, دهات, ییلاق, بیرون شهر, سامان;
USER: کشور, کشورهای, کشورها, از کشورها, کشورهای در
GT
GD
C
H
L
M
O
customers
/ˈkʌs.tə.mər/ = NOUN: مشتری;
USER: مشتریان, از مشتریان, مشتریان را, مشتریان خود, مشتریان از
GT
GD
C
H
L
M
O
departments
/dɪˈpɑːt.mənt/ = NOUN: بخش, قسمت, شعبه, حوزه, دایره, اداره گروه اموزشی;
USER: گروه ها, گروه, بخش, ادارات, بخش های
GT
GD
C
H
L
M
O
design
/dɪˈzaɪn/ = NOUN: طرح, نقشه, زمینه, تدبیر, قصد, خیال, طراح ریزی;
VERB: طرح کردن, قصد کردن, تخصیص دادن, تدبیر کردن;
USER: طرح, طراحی, های طراحی, طراحی و, طراحی شده
GT
GD
C
H
L
M
O
desk
/desk/ = NOUN: میز, میز تحریر;
USER: میز, روی میز, میز کار, میز تحریر, روی میز کار
GT
GD
C
H
L
M
O
different
/ˈdɪf.ər.ənt/ = ADJECTIVE: مختلف, متفاوت, متنوع, متمایز, مغایر, غیر;
USER: مختلف, متفاوت, های مختلف, مختلف را, های متفاوت
GT
GD
C
H
L
M
O
discusses
/dɪˈskʌs/ = VERB: مطرح کردن, گفتگو کردن, بحی کردن, بادقت بحی کردن;
USER: مورد بحث, مورد بحث قرار, را مورد بحث, را مورد بحث قرار, مورد بحث و بررسی
GT
GD
C
H
L
M
O
each
/iːtʃ/ = ADJECTIVE: هر, هر یک, هر یکی;
PRONOUN: هر یک;
USER: هر, هر یک, هر یک از, هر کدام, در هر
GT
GD
C
H
L
M
O
employees
/ɪmˈplɔɪ.iː/ = NOUN: کارمند, کارگر, مستخدم, مستخدم زن, عضو;
USER: کارکنان, کارمندان, کارمند, از کارکنان, از کارمندان
GT
GD
C
H
L
M
O
encourage
/ɪnˈkʌr.ɪdʒ/ = VERB: تشویق کردن, ترغیب کردن, دلگرم کردن, تشجیع کردن, تقویت کردن, پیش بردن, پروردن;
USER: تشویق, را تشویق, تشویق کند, تشویق به, تشویق می کند
GT
GD
C
H
L
M
O
english
/ˈɪŋ.ɡlɪʃ/ = NOUN: انگلیسی;
VERB: بانگلیسی دراوردن;
ADJECTIVE: مربوط به مردم و زبان انگلیسی
GT
GD
C
H
L
M
O
everything
/ˈev.ri.θɪŋ/ = PRONOUN: همه چیز;
USER: همه چیز, همه چیز را, همه چیز به, همه چیز در, که همه چیز
GT
GD
C
H
L
M
O
faster
/fɑːst/ = USER: سریعتر, برابر سریعتر, سریع تر, سریع, سریعتر از
GT
GD
C
H
L
M
O
folks
/fəʊk/ = NOUN: مردم, گروه, خلق, قوم و خویش, ملت;
USER: مردمی, از مردمی, مردمی در, مردمی که, مردمی را
GT
GD
C
H
L
M
O
for
/fɔːr/ = PREPOSITION: برای, مربوط به, بخاطر, در برابر, بمنظور, برای اینکه, در مدت, در مقابل, بجهت, از طرف, بجای;
CONJUNCTION: زیرا که;
USER: برای, را برای, به مدت, ها برای, شده برای
GT
GD
C
H
L
M
O
from
/frɒm/ = PREPOSITION: از, از روی, از پیش, بواسطه, در نتیجه;
USER: از, را از, که از, ها از, و از
GT
GD
C
H
L
M
O
genesis
/ˈdʒen.ə.sɪs/ = NOUN: پیدایش, تکوین, سفر پیدایش, منشاء, ریشه, طرز تشکیل, پسوند بمعنیایجاد کننده, سنخیت, تولید;
USER: پیدایش, تکوین, سفر پیدایش, کتاب پیدایش, پسوند بمعنیایجاد کننده
GT
GD
C
H
L
M
O
global
/ˈɡləʊ.bəl/ = ADJECTIVE: جهانی, سراسری, کروی;
USER: جهانی, جهانی را, جهانی به, جهانی در
GT
GD
C
H
L
M
O
great
/ɡreɪt/ = ADJECTIVE: بزرگ, عالی, کبیر, عظیم, زیاد, فراوان, مهم, هنگفت, معتبر, متعال, خطیر, ماهر;
USER: بزرگ, عالی, عظیم, زیاد, فراوان
GT
GD
C
H
L
M
O
greatest
/ɡreɪt/ = USER: بزرگترین, بیشترین, بزرگ ترین, بزرگ, از بزرگترین
GT
GD
C
H
L
M
O
have
/hæv/ = VERB: داشتن, دارا بودن, کردن, گذاشتن, رسیدن به, مالک بودن, وادار کردن, باعی انجام کاری شدن, دانستن, صرف کردن, جلب کردن, بدست اوردن, در مقابل دارا, بهره مند شدن از;
NOUN: مالک;
USER: داشتن, داشته, دارند, دارای, داشته باشند
GT
GD
C
H
L
M
O
help
/help/ = NOUN: کمک, یاری, مساعدت, امداد, نوکر, مزدور, پایمردی;
VERB: کمک کردن, مدد رساندن, سودمند واقع شدن, یاری کردن, مساعدت کردن, همدستی کردن, بهتر کردن، چاره کردن;
USER: کمک, کمک کند, کمک به, به کمک, یاری
GT
GD
C
H
L
M
O
how
/haʊ/ = ADVERB: چگونه, چگونگی, چه, چطور, چنانکه, از چه طریق, به چه سبب;
NOUN: چگونگی, طرز, روش, راه, کیفیت, سان, متد;
USER: چگونه, چگونگی, چه, چطور, طرز
GT
GD
C
H
L
M
O
ideas
/aɪˈdɪə/ = NOUN: فکر, اندیشه, تصور, انگاره, طرز تفکر, طرز فکر, خیال, خاطر, معنی, خاطره, گمان, نیت, مراد, اگاهی, نقشه کار;
USER: ایده ها, ایده, ایده های, ایده هایی, از ایده
GT
GD
C
H
L
M
O
important
/ɪmˈpɔː.tənt/ = ADJECTIVE: مهم, عمده, با اهمیت, پر اهمیت, خطیر, ژرف, فوق العاده;
USER: مهم, مهمی, مهم است, های مهم, بسیار مهم
GT
GD
C
H
L
M
O
improvements
/ɪmˈpruːv.mənt/ = NOUN: بهبود, پیشرفت, بهسازی, بهتر شدن, تکمیل, تهذیب, تکامل;
USER: بهبود, ارتقاء, پیشرفت, پیشرفت های, پیشرفت ها
GT
GD
C
H
L
M
O
in
/ɪn/ = PREPOSITION: به, از, با, توی, هنگام, روی, بر حسب, در ظرف, بالای, نزدیک, اندر, در توی, بطرف, نزدیک ساحل;
USER: به, در, را در, از, با
GT
GD
C
H
L
M
O
innovation
/ˌɪn.əˈveɪ.ʃən/ = NOUN: ابداع, بدعت, تغییر, چیز تازه, نو اوری;
USER: ابداع, نوآوری, نوآوری در, نوآوری های, بدعت
GT
GD
C
H
L
M
O
instance
/ˈɪn.stəns/ = NOUN: نمونه, مثال, مورد, مثل, لحظه, شاهد, سرمشق;
VERB: بعنوان مثال ذکر کردن;
USER: مثال, عنوان مثال, نمونه, به عنوان مثال, مورد
GT
GD
C
H
L
M
O
interest
/ˈɪn.trəst/ = NOUN: علاقه, بهره, سود, مصلحت, سهم, دلبستگی, فرع, تنزیل;
VERB: علاقه و علاقمند کردن, ذینفع کردن, بر سر میل اوردن;
USER: علاقه, بهره, منافع, سود, مورد علاقه
GT
GD
C
H
L
M
O
is
/ɪz/ = VERB: است، هست;
USER: است, باشد, می باشد, شده است
GT
GD
C
H
L
M
O
it
/ɪt/ = PRONOUN: آن, ان, او, ان چیز, ان جانور;
USER: آن, از آن, در آن, آن را به, به آن
GT
GD
C
H
L
M
O
jun
/CHən/ = USER: ژوئن
GT
GD
C
H
L
M
O
just
/dʒʌst/ = ADVERB: فقط, تنها, عینا, در همان دم, اندکی پیش;
ADJECTIVE: درست, عادل, منصفانه, منصف, مقتضی, باانصاف;
NOUN: دادگر;
USER: فقط, تنها, درست, فقط به, عادل
GT
GD
C
H
L
M
O
kaleidoscope
/kəˈlaɪ.də.skəʊp/ = NOUN: لوله شکل نما, لوله اشکال نما;
USER: لوله شکل نما, لوله اشکال نما, تنوع
GT
GD
C
H
L
M
O
latest
/ˈleɪ.tɪst/ = ADJECTIVE: بعدی;
USER: آخرین, موضوعات, جدیدترین, تمام, تازه ترین
GT
GD
C
H
L
M
O
like
/laɪk/ = ADJECTIVE: مانند, همچون, همانند, شبیه;
CONJUNCTION: مثل;
PREPOSITION: مثل, چون, سان, چنان;
NOUN: نظیر;
ADVERB: بسان;
VERB: دوست داشتن;
USER: مانند, مثل, شبیه, همچون, چون
GT
GD
C
H
L
M
O
make
/meɪk/ = NOUN: ساخت, نظیر, ساختمان;
VERB: ساختن, درست کردن, ایجاد کردن, انجام دادن, بوجود اوردن, تصنیف کردن, باعی شدن, وادار یا مجبور کردن, تاسیس کردن, گاییدن;
USER: ساخت, را, ایجاد, ساختن, را در
GT
GD
C
H
L
M
O
matter
/ˈmæt.ər/ = NOUN: ماده, موضوع, اهمیت, امر, مطلب, جسم, جوهر, چیز, ذات, ماهیت, نکته, خیم;
VERB: اهمیت داشتن, مهم بودن;
USER: ماده, اهمیت, موضوع, مطلب, امر
GT
GD
C
H
L
M
O
need
/niːd/ = NOUN: احتیاج, نیاز, لزوم, نیازمندی, حاجت, ایجاب, نیستی, بایستگی;
VERB: نیاز داشتن, در احتیاج داشتن, نیازمند بودن, محتاج بودن;
USER: نیاز, نیاز به, نیاز دارید, نیاز دارند, احتیاج
GT
GD
C
H
L
M
O
new
/njuː/ = ADJECTIVE: جدید, تازه, نو, نوین;
ADVERB: جدیدا, اخیرا;
USER: جدید, های جدید, تازه, نو, نوین
GT
GD
C
H
L
M
O
not
/nɒt/ = USER: not-particle, not, none, not, no, not, not;
USER: نه, نمی, نشده است, نمی کند
GT
GD
C
H
L
M
O
of
/əv/ = PREPOSITION: از, از لحاظ, از طرف, در باره, ز, در جهت, از مبدا, از منشا, در سوی, بوسیله;
USER: از, در, ای از, را از
GT
GD
C
H
L
M
O
on
/ɒn/ = PREPOSITION: بر, روی, بر روی, به, برای, در باره, بالای, در روی, راجع به, در بر, سر;
ADJECTIVE: روشن;
USER: بر, روی, بر روی, به, برای
GT
GD
C
H
L
M
O
one
/wʌn/ = یکی, تک, یگانه;
PRONOUN: کسی;
NOUN: شخص, آدم, واحد, یک واحد, یک عدد, شخصی, عدد یک, شماره یک, یکی از همان;
USER: یک, یکی, یکی از, کسی, شخص
GT
GD
C
H
L
M
O
online
/ˈɒn.laɪn/ = ADJECTIVE: درون خطی;
USER: آنلاین, آنلاین در, کاربران آنلاین حاضر, آنلاین حاضر در, حضور کاربر در انجمن
GT
GD
C
H
L
M
O
other
/ˈʌð.ər/ = ADJECTIVE: دیگر, سایر, دیگری, غیر, متفاوت, جز این, مغایر;
USER: دیگر, سایر, دیگری, های دیگر, غیر
GT
GD
C
H
L
M
O
our
/aʊər/ = PRONOUN: ما, مان, برای ما, مال ما, مال خودمان, متعلق بما, متکی یا مربوط بما, موجود درما;
USER: ما, ما را, های ما, ما در, ما به
GT
GD
C
H
L
M
O
out
/aʊt/ = ADJECTIVE: خارج, خارجی, بیرونی, حذف شده;
ADVERB: بیرون, بیرون از, دور از;
VERB: رفتن, خاموش کردن, اخراج شدن, قطع کردن;
NOUN: راه حل;
USER: خارج, از, بیرون, خارج از
GT
GD
C
H
L
M
O
peers
/pɪər/ = NOUN: همتا, جفت, همشان, عضو مجلس اعیان, صاحب لقب اشرافی, رفیق, هما ل;
USER: شماره, همسالان, هم, همتایان, اشراف
GT
GD
C
H
L
M
O
problem
/ˈprɒb.ləm/ = NOUN: مشکل, مسئله, موضوع, سختی, چیستان;
USER: مشکل, مسئله, مشکل این, مشکل را, مشکل در
GT
GD
C
H
L
M
O
processes
/ˈprəʊ.ses/ = NOUN: عملیات;
USER: فرآیندهای, فرایندهای, پروسه, فرآیندها, پروسه های
GT
GD
C
H
L
M
O
product
/ˈprɒd.ʌkt/ = NOUN: محصول, حاصل, حاصلضرب, فرااورده, مجموع یا حاصل ضرب;
USER: محصول, محصول می, محصول به, محصول در
GT
GD
C
H
L
M
O
products
/ˈprɒd.ʌkt/ = NOUN: محصول, حاصل, حاصلضرب, فرااورده, مجموع یا حاصل ضرب;
USER: محصولات, محصول, فرآورده, از محصولات, فرآورده های
GT
GD
C
H
L
M
O
published
/ˈpʌb.lɪʃ/ = VERB: منتشر کردن, چاپ کردن, صادر کردن, منتشر شدن, طبع ونشر کردن, منتشر ساختن;
USER: منتشر شده, منتشر, به چاپ, منتشر شد, منتشر شده است
GT
GD
C
H
L
M
O
refine
/rɪˈfaɪn/ = VERB: پالودن, خالص کردن, تصفیه کردن, پالاییدن, تهذیب کردن, تصحیح کردن;
USER: پالودن, اصلاح, پالایش, خالص کردن وتصفیه, خالص کردن
GT
GD
C
H
L
M
O
releasing
/rɪˈliːs/ = VERB: رها کردن, ازاد کردن, منتشر ساختن, مرخص کردن;
USER: آزاد, رها, آزاد کردن, آزاد کننده, آزاد سازی
GT
GD
C
H
L
M
O
rolled
/rōl/ = ADJECTIVE: پیچیده;
USER: پیچیده, نورد, از نورد
GT
GD
C
H
L
M
O
s
= NOUN: نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی;
USER: بازدید کنندگان, ها, کنندگان, ثانیه
GT
GD
C
H
L
M
O
see
/siː/ = VERB: دیدن, نگاه کردن, فهمیدن, مشاهده کردن, ملاقات کردن;
NOUN: مقر یا حوزه اسقفی;
USER: دیدن, ببینید, را ببینید, نگاه کنید به, ببینید که
GT
GD
C
H
L
M
O
service
/ˈsɜː.vɪs/ = NOUN: خدمت, سرویس, کار, استخدام, وظیفه, لوازم, کمک, زاوری, نوکری, عبادت, تشریفات;
VERB: سرویس کردن;
USER: سرویس, خدمات, خدمت, خدمات به, ارائه خدمات
GT
GD
C
H
L
M
O
so
/səʊ/ = ADVERB: پس, چنان, چنین, بنابر این, چندان, اینقدر, انقدر, همینطور, بقدری, همچنان, این طور, چندین, همچو, همینقدر, بهمان اندازه, از انرو, باین زیادی;
USER: پس, چنان, چنین, چندان, اینقدر
GT
GD
C
H
L
M
O
solutions
/səˈluː.ʃən/ = NOUN: راه حل, محلول, حل, چاره سازی, شولش, تسویه;
USER: راه حل, راه حل های, راه حل ها, از راه حل, از راه حل های
GT
GD
C
H
L
M
O
solved
/sɒlv/ = VERB: حل کردن, فیصل دادن, فیصله کردن, رفع کردن, گشادن, باز کردن;
USER: حل, حل شده, حل کرد, را حل, حل شده است
GT
GD
C
H
L
M
O
some
/səm/ = PRONOUN: برخی, بعضی, برخی از, بعض, چندتا;
ADVERB: تعدادی, چندین, چندین, قدری, اندکی, تقریبا, چندی;
USER: برخی از, برخی, بعضی, بعضی از, تعدادی
GT
GD
C
H
L
M
O
supervisors
/ˈso͞opərˌvīzər/ = NOUN: سرپرست, ناظر, مباشر, برنگر;
USER: سرپرستان, ناظران, سرپرست, سرپرستاران
GT
GD
C
H
L
M
O
support
/səˈpɔːt/ = NOUN: پشتیبانی, کمک, تقویت, تایید, طرفداری, تکیه, نگاهداری, پشت, اتکاء;
VERB: پشتیبانی کردن, حمایت کردن, متحمل شدن;
USER: پشتیبانی, حمایت, حمایت از, پشتیبانی از, کمک
GT
GD
C
H
L
M
O
supports
/səˈpɔːt/ = NOUN: پشتیبانی, کمک, تقویت, تایید, طرفداری, تکیه, نگاهداری, پشت, اتکاء, ملاک, متکا, پشتیبان زیر برد;
USER: پشتیبانی, پشتیبانی از, پشتیبانی می, را پشتیبانی, را پشتیبانی می
GT
GD
C
H
L
M
O
talk
/tɔːk/ = NOUN: صحبت, حرف, گفتگو, مکالمه, سخن, مذاکره;
VERB: حرف زدن, سخن گفتن, مکالمه کردن;
USER: صحبت, حرف, گفتگو, سخن, سخن گفتن
GT
GD
C
H
L
M
O
teams
/tēm/ = NOUN: تیم, گروه, دسته, گروهه, دست, جفت, یک دستگاه, اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری;
USER: تیم, تیم های, تیمهای, تیم ها, تیم هایی
GT
GD
C
H
L
M
O
techniques
/tekˈniːk/ = NOUN: تکنیک, فن, شیوه, روش فنی, شگرد فن, اصول مهارت;
USER: تکنیک, تکنیک های, روش های, تکنیک ها, از تکنیک
GT
GD
C
H
L
M
O
technology
/tekˈnɒl.ə.dʒi/ = NOUN: تکنولوژی, فن شناسی, اشنایی باصول فنی, شگرد شناسی;
USER: تکنولوژی, فن آوری, فن آوری های, فن آوری است, از فن آوری
GT
GD
C
H
L
M
O
terms
/tɜːm/ = NOUN: مدت, شرایط, اصطلاح, دوره, جمله, لفظ, شرط, نیمسال, مهلت, روابط, هنگام, میعاد, دوره انتصاب, ثلث تحصیلی;
USER: قوانین و مقررات, شرایط, لحاظ, از لحاظ, شرایط را
GT
GD
C
H
L
M
O
textron
= USER: Textron با,
GT
GD
C
H
L
M
O
that
/ðæt/ = CONJUNCTION: که;
PRONOUN: ان, اشاره بدور, ان یکی;
USER: که, است که, که در, که به, را که
GT
GD
C
H
L
M
O
the
GT
GD
C
H
L
M
O
them
/ðem/ = PRONOUN: ایشان را, بایشان, بانها;
USER: آنها, آنها را, به آنها, از آنها, آنان را
GT
GD
C
H
L
M
O
there
/ðeər/ = ADVERB: آنجا, به آنجا, در انجا, بدانجا, در این جا, در این موضوع, ان مکان, بدانسو, انسو, انطرف;
USER: آنجا, وجود دارد, وجود, وجود داشته باشد
GT
GD
C
H
L
M
O
things
/θɪŋ/ = NOUN: اشیاء;
USER: اشیاء, چیز, چیزهایی, چیزهای, همه چیز
GT
GD
C
H
L
M
O
those
/ðəʊz/ = PRONOUN: ان, انان, انها;
USER: کسانی که, آن, آن دسته از, آنهایی که, کسانی که در
GT
GD
C
H
L
M
O
throughout
/θruːˈaʊt/ = ADVERB: سراسر, سرتاسر, تماما, بکلی, از درون و بیرون;
USER: سراسر, در سراسر, در طول, سرتاسر, در سرتاسر
GT
GD
C
H
L
M
O
to
/tuː/ = PREPOSITION: به, برای, در, در برابر, نزد, سوی, پیش, بسوی, طرف, تا نسبت به, بطرف, بر حسب, روبطرف, to-particle, to;
USER: به, برای, تا, را به, در
GT
GD
C
H
L
M
O
together
/təˈɡeð.ər/ = ADVERB: با هم, با همدیگر, یکجا, بایکدیگر, بطور دسته جمعی, بضمیمه;
USER: با هم, با یکدیگر, را با هم, در کنار هم, یکجا
GT
GD
C
H
L
M
O
transcript
/ˈtræn.skrɪpt/ = NOUN: رونوشت, نسخه رونوشت;
USER: رونوشت, متن, نسخه, نسخه رونوشت, متن پیادهشده
GT
GD
C
H
L
M
O
units
/ˈjuː.nɪt/ = NOUN: واحد, یگان, یک, یکه, شمار, یک دستگاه, عده, عدد فردی;
USER: واحد, واحدهای, واحد های, واحدها, واحد در
GT
GD
C
H
L
M
O
up
/ʌp/ = ADVERB: بالا, جلو, در حال کار;
PREPOSITION: بالای, روی, بر فراز, در بلندی;
VERB: بالا رفتن, برخاستن, ترقی کردن, بالا بردن یا ترقی دادن;
USER: بالا, تا, کردن, به بالا, تا به
GT
GD
C
H
L
M
O
us
/ʌs/ = PRONOUN: ما, به ما, بما, مارا, خودمان, نسبت بما;
USER: ما, با ما, ما را, به ما, ما در
GT
GD
C
H
L
M
O
use
/juːz/ = NOUN: استفاده, مصرف, کاربرد, استعمال, فایده, سود, عادت;
VERB: استفاده کردن, بکار بردن, استعمال کردن, مصرف کردن, بهره برداری کردن از;
USER: استفاده, استفاده از, با استفاده, استفاده می, با استفاده از
GT
GD
C
H
L
M
O
ve
/ -v/ = USER: ام, ایم, درک, کرده اید, اید
GT
GD
C
H
L
M
O
voice
/vɔɪs/ = NOUN: صدا, صوت, بانگ, واک, اوا;
VERB: ادا کردن, با صدا بیان کردن;
USER: صدا, صدای, صوتی, صوت, های صوتی
GT
GD
C
H
L
M
O
vp
/ˌviːˈpiː/ = USER: VP, معاونت, معاون, نایب رئیس, VP به
GT
GD
C
H
L
M
O
want
/wɒnt/ = NOUN: خواست, نیاز, نقصان, حاجت, فقدان, عدم, نداری;
VERB: خواستن, نداشتن, محتاج بودن, لازم داشتن, نیازمند بودن به, کم داشتن, فاقد بودن, کسر داشتن;
USER: خواست, خواهید, می خواهید, می خواهم, می خواهند
GT
GD
C
H
L
M
O
was
/wɒz/ = VERB: بود;
USER: بود, شد, بوده است, شده بود
GT
GD
C
H
L
M
O
way
/weɪ/ = NOUN: راه, روش, مسیر, طریق, طور, نحو, طرز, طریقه, سبک, سمت, جاده, سان, عنوان, رسم, سیاق, خط, مسلک;
USER: راه, روش, طریق, مسیر, نحو
GT
GD
C
H
L
M
O
we
/wiː/ = PRONOUN: ما, خودمان, ضمیر اول شخص جمع;
USER: ما, که ما, کنیم, می کنیم, ما از
GT
GD
C
H
L
M
O
where
/weər/ = ADVERB: کجا, از کجا, جایی که, در کجا, در جایی که, هر کجا, اینجا, در کدام محل, در کدام قسمت, چه جا, در چه موقعیتی, از چه منبعی;
USER: جایی که, کجا, از کجا, در جایی که, در کجا
GT
GD
C
H
L
M
O
with
/wɪð/ = PREPOSITION: با, بوسیله, در جهت, پیش, برخلاف, بطرف, در ازاء, بعوض;
USER: با, را با, همراه با, و با, که با
GT
GD
C
H
L
M
O
you
/juː/ = PRONOUN: شما, تو, ترا, تورا, شمارا, شماها;
USER: شما, تو, که شما, شما به, شما در
GT
GD
C
H
L
M
O
your
/jɔːr/ = PRONOUN: مال شما, مربوط به شما, ت, متعلق بهشما, خودمانی;
USER: خود را, خود, خود را به, های خود را, خود را در
121 words